خامنه ای، او که خواهان نافهمی انسان است
«تابعیت از ولی فقیه دو جور است، یک وقت است که انسان قلبا اعتقاد ندارد اما میگوید من تعبد عملی ام به این است که تابع باشم…این پایین ترین درجه تعبد به رهبری است. مرتبه بهتر از او این است که اگر رهبری فکری داشت انسان فکرش را همانطور عوض کند.» ((نقل عین سخنان خامنه ای در نامه دادخواهی سعیدی سیرجانی به رئیس جمهور وقت-17مهر1371))
«دکتر علی شریعتی» درباره شستشوی مغزی که سلطه جویان در طلبش هستند، میگوید:
آنها فقط از «فهمیدن» تو میترسند. از تن تو هر قدر هم که قوی باشی، ترسی ندارند. از گاو که گنده تر نمیشوی، میدوشندت. از خر که قوی تر نمیشوی، بارت میکنند. از اسب که دونده تر نمیشوی، سوارت میشوند. آنها فقط از «فکر» تو میترسند.
دست مزن! چشم! ببستم دو دست – راه مرو! چشم! دو پایم شکست – حرف مزن! قطعنمودم سخن- نطق مکن! چشم! ببستم دهن – هیچ نفهم! این سخنعنوان مکن – خواهش نافهمی انسان مکن- لال شوم! کور شوم! کر شوم! – لیکمحال است که من خر شوم .
در کتاب «1984» نوشته «جورج اورل» نیز با پیشوایی روبرو میشویم که نه تنها اعمال و رفتار شهروندان را کنترل میکند بلکه به بازرسی اندیشه و افکار آنان نیز میپردازد. پیشوای داستان اورل، خودش را «برادر بزرگ» ملت لقب داده است و از همگان میخواهد به او به چشم برادر بزرگی بنگرند که چون عقل و تجربه اش بیش از آنان است بنابراین خیر و صلاح شهروندان را بهتر از خودشان میشناسد. او که از پیروانش سرسپردگی محض میطلبد با همین استدلال به مصادره اختیار و آزادی خدادادی انسان ها میپردازد.
مرحوم «اورل» اکنون اگر زنده بود شاید نام دیگری را برای پیشوای داستانش برمیگزید نامی مثل: «ولی امر» یا «ولی فقیه»
پیوست ها:
نامه های دادخواهی علی اکبر سعیدی سیرجانی –یکی از مقتولان قتلهای زنجیره ای- به مسئولان رژیم:
http://gavraspost.files.wordpress.com/2009/12/sirjani-letters.doc
http://gavraspost.files.wordpress.com/2009/12/sirjani-letters.pdf
اسرار مرگ نویسنده- درباره قتل علی اکبر سعیدی سیرجانی, نوشته عمادالدین باقی در کتاب تراژدی دمکراسی در ایران:
http://ganjiophil.files.wordpress.com/2009/10/nevisandeh.pdf
پاسخی بگذارید